مروری بر تاریخ مبارزات آزادیخواهانه در ایران و جهان از واقعیتهای بسیار شگفت آور و انگیزاننده ای حكایت میكند و نشان میدهد كه همه مبارزات ضد دیكتاتوری تابع قانونمندی و أصول مشتركی هستند. رعایت این قانونمندیها و أصول مشترك شرط اجتناب ناپذیر برای رسیدن به آرمان مقدس آزادی است.
آزادی؛ زیباترین ترنم تكامل در جهان هستی و حیات انسان است. مسیر رسیدن به آن اما بسیار دشوار است. مسیری كه بعضا از راههای چنان صعب العبوری میگذرد كه پیمودن آن برای پویندگان آن با مشقات طاقت فرسا همراه بوده كه هر كس قادر به تحمل آن نیست. همین سختی و صعوبت راه است كه باعث پالایش مسیر می شود و تنها آنان كه با باور به پیروزی بر عزم خود استوار ایستاده، مقاومت پیشه میكنند و با خشت جان خود حاضر به فداكاری همه جانبه هستند، بعنوان فاتحان آزادی به مقصد میرسند.
از همین نویسنده
مباني تئوريك قيام و انقلاب به زبان ساده
در مبارزه همه چیز قانونمند است
پروسه انقلاب نوینی كه هم اكنون در ایران در جریان است نیز از این قاعده مستثنی نیست. این روند ماهیت واقعی هر فرد و جریان مدعی مبارزه برعلیه دیكتاتوری حاكم بر ایران را نیز در آینه خود نشان می دهد.
همه مدعی تلاش برای تحقق برابری و آزادی در ایران هستند؛ عده ای اما با مواضع خود بخصوص در ماههای اخیر كه سرنگونی رژیم را بیشتر از هر زمانی در چشم انداز می بینند، بدون آنكه خود واقف باشند، گرفتار دامی شدهاند كه متاسفانه سرنخ آن به حكومت آخوندی و یا به پس مانده های سلطنت مدفون منتهی میشود.
در حالیكه مسیر آزادی از سرنگونی رژیم می گذرد و تلاشی مشترك و متحد، بدون حذف دیگران را طلب می كند، آنها در مسیری گام بر می دارند كه نتیجه آن جز به سود رژیم نیست.
سوال پایه ای این است که آیا راهی جز بکارگیری قهرانقلابی باقی مانده است؟ آیا این حكومت اصلاح پذیر است؟ البته كه نه؛ هرگز تاکنون افعی کبوتر نزاییده است!
با همین واقعیت های انکارناپذیر میتوان نتیجه گرفت که رد مبارزه قهرآمیز و تبلیغ مبارزه مدنی و مسالمت آمیز و پرهیز دادن از خشونت، تلاشی نافرجام برای حفظ وضع موجود است. آنان درحالی مردم را از در افتادن به «چرخه خشونت» باز میدارند که مردم و جوانان را در مقابل خشونت سیستماتیک رها می سازند و راه حلی ارائه نمی دهند.
شیطان سازی علیه انقلاب و انقلابیون
سمپاشی ها و شیطان سازیهای جریانات فرصت طلب، اگرچه فضای سیاسی را به نفع رژیم موقتا غبارآلود میکند، اما در حرکت سازمان پیشتاز با تشكیلات کمترین تأثیری ندارد.
یک انقلابی و مبارز صادق که سر در گرو آزادی می گذارد، قبل از هرچیز بر أساس مسئولیت انسانیش به ندای وجدانش پاسخ داده و پا در میدان مبارزه می گذارد. او خود را جزئی از مردمش می داند و رنج مردمش را با تمام وجودش حس می کند؛ او منتظر نمی ماند تا خنجر زهرآگین دشمن بر پیکر خود و خانواده اش بنشیند تا وجدانش خراش یافته و در صدد انتقام برآید.
یک مبارز بی چشمداشت، قبل از هر چیز یک هومانیست عدالتجوست، چنان حساس و سرشار از عاطفه است که گویی که قلبش را در سینه همه همنوعانش به عاریت گذاشته! قلب یک انقلابی واقعی از غم و اندوه جانکاه بازماندگان قربانیان هواپیمای اوکرائینی به همان اندازه فشرده می شود که گویی عزیز خود را از دست داده است؛ آخرین لحظات کودکان معصوم آن جنایت برایش به همان اندازه آخرین لحظه زندگی مجاهد ۱۳ ساله فاطمه مصباح قبل از اعدام توسط دژخیمان خمینی در سال شصت، دردناک است.
سرگذشت مارتین نیمولر، از افسران نیروی دریایی آلمان که بعدها کشیش شد و بدلیل مخالفت با نازیها به زندان افتاد، در زمینه بی تفاوتی بسیار آموزنده است. او کسی بود که سالها بی عدالتی نازیها را توجیه میکرد. او زمانی به جرگه منتقدین هیتلر پیوست که کلیسای او هم از قوانین نژادپرستانه هیتلر در امان نماند. نیمولر که بدلیل مخالفت با حکومت نازیها ۷ سال از عمر خود را در اردوگاه مرگ سپری کرد، بعدها در مذمت خود نوشت:
اول سراغ سوسیالیستها آمدند،
سکوت کردم چون سوسیالیست نبودم.
بعد سراغ اتحادیههای کارگری آمدند،
سکوت کردم چون جز اتحادیه کارگری نبودم.
بعد سراغ یهودیها آمدند،
سکوت کردم چون یهودی نبودم.
سراغ خودم که آمدند،
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.
یک مبارز فقط پرداختگر است!
مبارزه بدون پرداخت بها معنی ندارد! می توان بدلیل حرفه و مهارتهای ورزشی و شغل خاصی، مشهور و به اصطلاح سلبریتی بود. اما میدان مبارزه میدان پرداخت است و نه دریافت. بی جهت نیست که آنکه اهل پرداخت است، اصل خود را میان فداکارترین انسانها می یابد و در نقطه مقابل، مبلغین ایدئولوژی بیهزینگی بصورت قانونمند، جایگاه خود را در همسویی با پس مانده های دیکتاتوری سابق می یابند که در آن فقر، فساد، شکنجه، اعدام، سرکوب و اختلافات طبقاتی بیداد می کرد.
آری زندگی در تلاش برای آزادی معنا مییابد. البته گاهی انسان خیلی دیر به آگاهی واقعی دست مییابد، مهم اما زمان رسیدن به آگاهی نیست، مهم انتخاب درست و قرار گرفتن در مسیر درست انقلاب پس از رسیدن به آگاهی است.
و مهم تر از آن شناختن آلترناتیو واقعی برای سرنگونی رژیم دیکتاتوری و همیاری با آن در امر مقدس مبارزه است. به امید برقراری حکومت دمکراتیک با حاکمیت مردم بدست فاتحان بر حق آزادی در ایران. پیروز باشید.
طوبی حق شنو ۱۲ ژانویه ۲۰۲۳