نگاهی دوباره به آنچه در ۵ مهر ۱۳۶۰ گذشت
برای اینکه بفهمیم ۵مهر چگونه خلق شد باید بدانیم که خمینی به عنوان بزرگترین سارق تاریخ ایران وقتی قدرت را به دست گرفت تلاش بیوقفهاش را برای حذف همه نیروهای سیاسی بکار گرفت.
او با بهرهمندی از قدرت سیاسی و مذهبی کمر به نابودی هر نیروی مخالفی بست. خمينی در دوره دو سال و چهار ماه قبل از سی خرداد ۶۰، همواره در تكاپوی حذف همه نیروهای سیاسی از جمله مجاهدين از صحنه سياسی ايران بود. اگر خويشنداری مجاهدين نبود در همان ماههای اول پس از انقلاب كار به درگيریهای خشونتبار میكشيد كه خواست خمينی هم همان بود. او میدانست كه گذر زمان به سود مجاهدين عمل میكند و هر چه زمان بگذرد و فعاليتها در جامعه گستردهتر شود، نابودی نیروهای سیاسی از جمله مجاهدین دشوارتر خواهد بود.
مجاهدين تا ۳۰خرداد۶۰ با سياستهای سنجيده، زمان رؤيارويی قهرآميز را، كه خمينی در پي تحميل آن به آنها بود، هرچه بيشتر به عقب انداختند و از «آخرين قطرات آزادی» استفاده میكردند. تا ۳۰خرداد۶۰، بيش از ۵۰ تن از اعضا يا هواداران مجاهدين در يورش قساوتبار گلههاي پاسدار و بسيجي و چماقدار جان باختند اما تا فردای به خون كشيده شدن تظاهرات مسالمتآميز ۳۰خرداد۶۰، حتي با پرتاب كلوخی مقابله به مثل نكردند.
اما خمينی جز تسليم مطلق يا مرگ راهی ديگر پيش روی دیگران نگذاشته بود؛ به اين ترتيب بود كه مجاهدين كه اهل تسليم و سازش بر سر منافع مردم با ولايت نبودند؛ تن به ذلت خمينی ندادند. و نبردی قهرآمیز آغاز شده بود.

درباره؛ ۵مهر ۶۰ بیشتر بخوانید
نامه تاریخی آقای منتظری به خمینی در مورد اعدام و کشتار وحشیانه در ۵ مهر ۶۰
هدف در ۵مهر چه بود؟
از سي خرداد۱۳۶۰ تا ۵مهر؛ هزاران رزمنده آزادی در ميدانهای رزم يا بر تيرك اعدام، يا روی تختهای شكنجه به شهادت رسيدند؛ تا اينكه جنبش مسلحانه به آستانه ۵مهر رسيد.
مسعود رجوی که ۵مهر ۶۰ را «قيام مجاهدين در ۵مهر ۱۳۶۰» مینامد در مورد ۵ مهر میگوید: «… همه كسانی كه سال ۱۳۶۰ را به خاطر دارند، میدانند كه مجاهدين از نيمه شهريور سال ۶۰ تا اوايل مهر و سپس در اوج خودش در روز ۵مهر در تهران و برخی ديگر از شهرستانها، به آزمايش يك قيام جانانه و راهگشای شهری روی آوردند. سنگينترين بهای خونين را هم پرداختند تا هر چند الگوی سقوط رژيم شاه را قابل تكرار نمیدانستند، اما میخواستند به ميدان آوردن عنصر اجتماعي را يك بار ديگر بيازمايند».
او سپس در تشریح هدف و ماهیت قیام ۵مهر میگوید: نخستين هدف، مطرح كردن شعار «مرگ بر خمينی» و بردن آن به ميان مردم بود. اين شعار را تا آنموقع هيچكس در عرصه اجتماعی نداده بود و جرأت و جسارت فوقالعادهيی میخواست. خمينی در آن زمان پشت افراد ديگری مانند بهشتي سنگر میگرفت كه براي او نقش فيلتر و عايق داشتند و انزجار اجتماعی مردم بر روی آنها متمركز و كاناليزه میشد. در آن زمان «كاريسما» يا هيبت و جاذبه خميني بر دوش جامعه و بهخصوص اقشار عقب مانده بسيار سنگينی میكرد. مجاهدين بايد پا پيش میگذاشتند و «بت» را با عبور از آتش و خون با سنگينترين بها در هم می شكستند.
دومين هدف، به ميدان كشيدن عنصر اجتماعی و مردمی بود تا اگر از اين طريق هم كاری می توان كرد، آيندگان گواهی بدهند كه مجاهدين مضايقه نكردند امّا در اثر شدت و حدت سركوب، جواب منفی بود. [سخنان تاریخی مهدی بازرگان بعد از اعدامهای دیوانهوار خمینی در ۵مهر۶۰]
حماسه ۵مهر
در ۵مهر ۶۰ رزمندگان آزادی عاشقانه با پای سر به میدان آمدند. در یک نبرد نابرابر بین میلیشای مجاهد خلق که حتی از داشتن سرپناه و خانه محروم بود و پاسداران سر تا پا مسلح، این جوانان شورشی بودند که پیروزمندانه با شعار مرگ برخمینی، زنده باد آزادی و شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده، خمینی حیا کن، سلطنت را رها کن به میدان آمدند.
ازیاد نمیبریم که این واقعه درست مال ۴۰ سال پیش است. یعنی زمانی که خمینی در اوج اقتدار و مشروعیت ظاهری خود بود. ایستادن در مقابل خمینی و سردادن چنین شعاری جسارت و بیپروایی و صداقت بالایی میخواست.
آمار شهيدان ۵مهر
شتاب رژيم در اعدامهاي خياباني و فتواهای پياپی خمينی كه از جانب نمايندگان و سخنگويانش در راديو و تلويزيون اعلام ميشد، بسيار گويا بود؛ ميگفتند كه به فرموده امام امّت! دادگاه و تحقيقات لازم نيست، هر خيابان دادگاه و هر فرد عادل! خودش يك قاضی است… نيمكشتهها را تمامكُش كنيد… مجروحين را از روی تخت بيمارستان به قتلگاه بفرستيد. «باغی» را (چه حامله باشد و چه دختر نوباوه) بايد كشت…
شهيدان ۵مهر ۱۱۴۲ تن بودند كه خمینی و حکومتش اسامي ۸۱۵ تن را در روزنامههايش اعلام كردند. اين شهيدان شامل ۲۴۷ دانش اموز، ۲۰۹ دانشجو ،۷۰كارگر و كشاورز، ۵۰ دبير و آموزگار، ۲۲كارمند، ۱۶ مشاغل و حرف، ۱۲درجهدار و سرباز و نظامی، ۹ پزشك، ۴ استاد و عضو هيات علمی دانشگاه بودند.
۵مهر چه دستآوردی داشت؟
در ۵مهر سال ۶۰ مجاهدين با عبور از آتش و خون و با پرداخت سنگينترين بها؛ «بت» خمينی دجال را در هم شكستند و به بهای خون ميليشای قهرمان مجاهد خلق، خمینی را با شعار «مرگ بر خمينی» به قعر ذلت کشاندند و چنین شد که خمینی با قساوت مافوق تصوّر، بسا فراتر از شاه، در ذهن تودههای مردم به گور سپرده شد.
جسارت و شجاعت رزمندگان آزادی در ۵مهر ۶۰، حکم مرگ تاریخی حکومت خمینی را رقم زد. ادامه همان مسیر رزم و فداست که مردم ما در دی ۹۶ و آبان ۹۸ چنین بیپروا در مقابل پاسداران زهوار در رفته خامنه ای فریاد مرگ برخامنه ای سر دادند. شاید گمان برود که مردم ما برای آزادی قیمت سنگینی دادند. ۴۰ سال است که این دیکتاتوری دارد از پیکره این مردم و فرزندانش خون میمکد. بله چنین است. اما یادمان باشد که حکومت ولایت فقیه یک بلیه تاریخی است که ممکن بود اگر چنین فدایی صورت نمیگرفت، به این سادگی به مرگ تاریخی خودش نزدیک نمیشد. اکنون در پایان یک مسیر خونین ۴۰ سال از ۵مهر ۶۰ هستیم.