۵ مهر ۱۳۶۰ روزی بود که میلیشیای مجاهد خلق به خیابان آمد تا مانع از تثبیت سلطنت ولایت مطلقه فقیه در ایران بشود. سالها بعد که قیام دی ۹۶ به وقوع پیوست، آنهایی که ۵ مهر ۱۳۶۰ را به خاطر میآوردند، از خاطرشان گذشت که گویی میلیشیا دوباره بازگشته است تا سلطنت ولایت مطلقه فقیه را به زیر بکشد.
۵ مهر ۱۳۶۰ یکی از روزهای بسیار مهم در تاریخ معاصر مبارزات مردم ایران است. در این روز میلیشیای مجاهد خلق که عموما از نسل جوان تشکیل میشد به خیابانها آمد تا احتمال به خیابان کشیدن عنصر اجتماعی را آزمایش کند.
پیشتر در ۳۰ خرداد همان سال تظاهرات مسالمت آمیز بیش از نیم میلیون نفر از مردم تهران به فرمان خمینی توسط سپاه به گلوله بسته شد. در بازه زمانی ۳۰ خرداد تا ۵ مهر، سهم مجاهدین و هوادارانشان و هرکس دیگر که به خود جرأت ایستادگی در برابر خمینی را میداد؛ زندان، شکنجه و اعدام بود.
روزهای کوتاه آزادی
روزها و ماههای آزادی بسیار بسیار کوتاه بود. پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در بهمن ۵۷، خمینی و دار و دستهای که با او به حکومت رسیده بودند به تدریج شروع به محدود کردن آزادیهای برآمده از انقلاب کردند. ۳۰ خرداد ۶۰ روزی بود که خمینی پایان همهی دستآوردهای سیاسی و اجتماعی انقلاب ۵۷ را با شلیک گلولههای سپاه اعلام کرد. در این روز او سلطنت مطلقه خودش را علنی کرد.
خمینی برای آنکه بساط سلطنتش را همچون شاه برپا کند راهی جز کشتار نسل انقلاب در زندانها و خیابانها یا به کشتن دادن آنها در جبهههای جنگ خمینی خواسته با عراق نداشت.
سلطنتی که به فاصلهی کمتر از ۳ سال پس از سرنگونی سلطنت پهلوی در ایران تاسیس میشد بسا مهیبتر و بیرحمتر از سلطنت مدفون بود. این سلطنت تنها قدرت سیاسی را در اختیار نداشت. یا مانند دو شاه پهلوی نیاز نداشت که برای مشروع جلوه دادن خود به دامن پادشاهان تاریخ کهن ایران زمین بیاویزد، و استبداد سیاسی و اعتقادی خودش در قرن بیستم را ادامه پادشاهی هخامنشیان در ۲۵۰۰ سال پیش جلوه دهد. خمینی گام را فراتر از این گذاشته بود و اختیاراتی برای خود تعریف کرده بود که حتی پیامبران ادیان نیز هرگز به خود نسبت نداده بودند. خمینی خود را منصوب خدا میدانست و معلوم بود کسی که بهنام خدا در قرن بیستم، و بر کشوری در سطح ایران، بخواهد حکومت کند چهها خواهد کرد.
میلیشیا دوباره بازگشته است
در ۳۰ خرداد ۶۰ در برابر گلولههای سپاه، نسل برآمده از انقلاب جا نزد. اعدامهای پس از آن نیز منجر نشد تا این نسل خانهنشین شود. میلیشیای مجاهد خلق که بار دفاع از آزادیها و حفظ دستآوردهای انقلاب ضدسلطنتی را بر دوش خود احساس میکرد در ۵ مهر ۱۳۶۰به میدان آمد و از جمله خیابانهای تهران را عرصه ایستادگی پیکرهای جوانش در برابر پاسداران خمینی کرد.
پاسخ خمینی البته باز هم اعدام و اعدام بود. بعدها مجاهدین فهرستی از ۱۱۴۲ شهید مجاهد خلق در مهر ۶۰، را منتشر کردند اما شاهدان عینی تصریح کردهاند که شمار اعدام شدگان بسیار بیشتر از این عدد بوده است.
جوانانی که در ۵ مهر ۱۳۶۰به میدان آمدند؛ با شعارهای «مرگ بر خمینی» و «شاه سلطان خمینی مرگت فرا رسیده»، هیبت سلطان جدید را در هم شکستند. خمینی با کشتار بیرحمانهی آن نسل خواست تا آنها را دفن کند اما غافل از آن بود که آنها بذر هستند و دوباره جوانه خواهند زد.
وقتی در قیام دی ۹۶، نسل جوان به میدان آمد -نسل جوانی که حتی سالها بعد از مهر سال ۶۰ به دنیا آمده بود- بسیاری از آنان که روزهای مهر سال ۶۰ و نسل میلیشیای مجاهدین را به چشم دیده بودند از خاطرشان گذشت که گویی میلیشیا دوباره بازگشته است تا به سلطنت ولایت مطلقه فقیه پایان دهد.
در همین زمینه:
اثبات ۳۰ خرداد در روند تحولات؛ اصلاح ناپذیری خلافت! و ضرورت انقلاب
۳۰ خرداد؛ خلافت! یا آزادی